تخته سیاه قلب هرچی عشق کشید |
|||||||||||||||||
سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:, :: 17:46 :: نويسنده : هادی
اگر قرار بود نظریه جهان های موازی درست از آب درآید و برای افراد و حالات و اتفاقات، همه احتمالات در جهان های موازی رخ دهند ما ناظرهای جهان کنونی می توانستیم سری به خودمان در چند جهان آنورتر بزنیم.... و شاید برای من هیجان انگیزترین جهان، همان بود که ایران حوادث دهه 50 را به خود ندیده بود! آرام و باکمی اصلاحات به پیش برده می شد! . . . دوستانم از پرسه در خیابانهای آنکارا می گفتند وسط کلی ترک شاد و تعداد زیادی ایرانی سرگردان دنبال ویزا و پرحرف. داشتم فکر می کردم داخل آن جهان موازی، ایران ما در متوسط ترین حالت چقدر می توانست شبیه آنجا باشد! به قول همسر شاید شهرهای ترکیه را از خیلی شهرهای ایران و غرب و شرق بیشتر دوست داشته باشیم و دلیلش هم خیلی پیچیده نیست، ترک ها همان ما هستند، بدون آقابالاسرهای مزاحم! بدون دست و پا زدن در فرهنگ جدید می توان خوش بود و خوش گذراند! آنجا برعکس جاهایی که ایرانی ها مهاجرت می کنند پر از مو بورهای با قد بلند و صورت های یخ زده و رگ های از سرما ترکیده نیست آدم ها شبیه ما هستند و ما عجیب و بیگانه نیستیم در کنار آدم های با باطن و ظاهر یکسان و مذهب شخصی و تعدیل یافته با پوشش ها و ساختمان ها و مسجدهای رنگارنگ... شاید اینطور بشود خیلی شادتر و آسوده تر برای زندگی کردن جنگید. خلاصه می خواهم بگویم تهران ما در دنیای موازی خودش مطمئنا تا حالا دیگه خیلی قشنگ تر از آنکارا شده است. کاش می شد مثل یک پولیور بافتنی ایران را شکافت و اینبار بدون رفتارهای جمعی بی فکر دوباره آن را از نو بافت!
نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() نويسندگان
|
|||||||||||||||||
![]() |